سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
** پایکوبی اصلاح طلبان روی خون جانباختگان حادثه تلخ سقوط هواپیما؛کاسبی کثیف از حوادث تلخ،دیروز پلاسکو و زلزله کرمانشاه،امروز سقوط هواپیما
گویا غارتگری از عواطف مردم و ماهیگیری سیاسی برای تأمین منافع شخصی و قبیله ای، به یک روال عادی در رفتار اصلاح طلبان تبدیل شده است؛ این طیف با زیرپاگذاشتن اخلاق و شرافت و بدون توجه به مسئولیت رسانه ای خود، به هر واقعه دردناک صرفا به عنوان یک «ابزار سیاسی» می نگرد.
روز گذشته، یک فروند هواپیمای ای تی آر ۷۲ متعلق به شرکت هواپیمایی آسمان با ۶۶ مسافر در مسیر تهران- یاسوج پس از پرواز از فرودگاه مهرآباد به سمت یاسوج از رادار خارج شد و در شهرستان سمیرم در جنوب استان اصفهان سقوط کرد.
طبیعی است که در شرایط فعلی، دولتمردان و علی الخصوص وزیر راه و شهرسازی باید درخصوص این حادثه تلخ پاسخگو باشد.اما روزنامه های اصلاح طلب که ید طولایی در ماهیگیری سیاسی از حوادث تلخ دارند، با مغلطه سعی در پاک کردن صورت مسأله دارند.
در همین رابطه روزنامه آرمان در سرمقاله امروز با عنوان «دلواپسان کلاه خود را قاضی کنند» نوشت:
«باتصویب توافق وین و اجرای برجام دولت تصمیم به اصلاح و نوسازی ناوگان هواییکشور گرفت اما مخالفان، دلواپسگونه در مقابل دولت ایستادگی کردند...زمانی که ایران توانست قراردادهای برای خرید هواپیما منعقد کند، برخی دلواپسان که البته از طبقه «هواپیماسواران» هم هستند، سعی کردند چوپ لایچرخ دولت بگذارند و مخالفت کردند. مخالفان داخلی بیش از آمریکاییهای مخالف با انعقاد این قرارداد مخالفت میکردند...حال باید از آقایان دلواپس پرسید که نمیخواهید کلاه خود را قاضی کرده و جواب خانواده ۶۶ نفر فوتی حادثه اخیر را بدهید؟».
روزنامه بهار نیز در مطلبی توهین آمیز با عنوان «قربانیان سیاست» و با زیرسوال بردن سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، نوشت:
«اگر بخواهیم با عینک سیاست به این فاجعه بنگریم باید گفت که از دست رفتن جان سرنشینان این هواپیما ارتباط مستقیم با سیاستهای تندروانهای دارد که سالها در کشور حاکم بوده است و به نوعی این عزیزان قربانی سیاست و سیاستمداران هستند. واقعیت آن است که ما سالها در ایران تحت تاثیر تحریمهای شدیدی در حوزه هواپیمایی بودیم که بر اثر آن امکان خرید هواپیماهای جدید و قطعات مورد نیاز برای هواپیماها وجود نداشته است. تحریمی که ارتباط مستقیمی با سیاست خارجی داشته است. سیاست خارجی که بر اساس آن منافع ملی قربانی چارچوبهایی غیرقابل تعریف است که محاسبه «هزینه – فایده» تصمیمات هیچ جایگاهی در آن ندارد. سیاستی که بر اساس آن کمترین توجه به گفتگو و پذیرش قواعد بین المللی میشود و در عمل سیاست «دیوارکشی به دور کشور» حرف اول را در آن میزند. آنان که در این روزها به یکباره دلواپس ناوگان هوایی کشور شدهاند چرا هیچگاه به ریشه این ماجرا نمیپردازند و نقد خود را به آن سمت نمیبرند؟ آیا کهنه بودن هواپیماها و میانگین بالای عمر ناوگان هوایی به وزارت راه و شهرسازی مرتبط است و یا باید ریشه آن را در جای دیگری جستجو کرد؟»
روزنامه آفتاب یزد نیز با حمله به منتقدان دولت، با ژستی مضحک در مطلبی نوشت:«برای اینکه این روزها را نبینیم تیتر زدیم به افتخار برجام».
در پاسخ به بی اخلاقی روزنامه های اصلاح طلب،ذکر چند نکته ضروری است:
اول اینکه بر طبق ماده ۲۲ برجام و پیوستهای۲و۵ برجام توافق شد که تحریم فروش هواپیما و قطعات آن از اولین روز اجرای توافق-دی ماه ۹۴- لغو شود. بر همین اساس آمریکا موظف بود تا شرایط فروش هواپیمای مسافربری به ایران را فراهم کرده و از هر اقدامی که شائبه سنگ اندازی در مسیر لغو تحریم هواپیما در آن باشد، پرهیز کند.اما آمریکا هیچگاه به این تعهد عمل نکرد. برای نمونه مجلس نمایندگان آمریکا- در تیرماه ۹۵ و در یکسالگی برجام- با ۲۳۹ رأی موافق در مقابل ۱۸۵ رأی مخالف لایحه منع فروش هواپیماهای «بوئینگ» را به ایران تصویب کرد.اصلاح طلبان به این موضوع واقف هستند اما نمی خواهند نازکتر از گل به کدخدا بگویند و ترجیح می دهند که توپ را در زمین داخلی انداخته و آمریکا را بی تقصیر جلوه دهند.
دوم اینکه قرار بود با اجرائی شدن برجام، صدها میلیارد دلار از داراییهای کشورمان که بلوکه شده است، آزاد شود، تمامی تحریمها آنگونه که آقای رئیسجمهور به صراحت اعلام کرده بود، لغو شود، فروش هواپیما و قطعات آن از تحریم خارج شود، گشایش اقتصادی ایجاد شود، روابط تجاری که لازمه آن گشایش «السی» در بانکهای خارجی است از بنبست خارج شود، چرخ معیشت مردم همراه با سانتریفیوژها به چرخش درآید، سرمایهگذاری خارجی صورت پذیرد، تورم از میان برداشته شود و تولید از رکود خارج شود ولی طرف مقابل و مخصوصاً آمریکا تقریبا به هیچ یک از تعهدات خود عمل نکرد.اما علیرغم این عهدشکنی،وقتی ۲ فروند هواپیما به ایران آمد،اصلاح طلبان و برخی از مقامات دولتی به جشن و پایکوبی پرداختند. این رفتار تحقیرآمیز، اعتراض منتقدان دولت را در پی داشت. حرف منتقدان این بود که چرا وقتی طرف مقابل از انجام تعهدات خود سرپیچی کرده و میخواهد با تحویل تعداد محدودی هواپیما، این اقدام را برابر با اجرای کامل تعهدات جا بزند، شما با آنها همراهی کرده و راه را برای مطالبه گری از طرف مقابل می بندید؟!
به عبارت دیگر، قرار بود به ازای محدودیت گسترده در صنعت هسته ای کشورمان، تمامی تحریم ها، من جمله تحریم هواپیمایی و قطعات هواپیمایی لغو شود،نه اینکه با ارسال تعداد محدودی هواپیما- که در همان تعداد محدود،برخی توسط دیگر کشورها به شرکت سازنده عودت داده شده بود و ایران آن را خریداری کرده بود- سر و ته قضیه هم آورده شود و ادعا شود که تعهدات کامل شد! فرض کنید شما یکصد سکه طلا سفارش داده و بهای آن را هم پیشاپیش پرداخت کردهاید اما وقتی موعد تحویل سکهها فرا میرسد، طرف مقابل فقط ۲ سکه طلا به شما میدهد و هنگامی که ۹۸ سکه دیگر را مطالبه میفرمائید، پاسخ میشنوید که فقط همین ۲ سکه طلا حق شماست! حال اعتراض می کنید یا نه؟! اعتراض شما به سکههاست یا به کلاهبرداری فروشنده؟به یقین ۲ سکه طلایی را که دریافت کردهاید بیفایده و غیرقابل استفاده نمیدانید بلکه به طرف مقابل اعتراض دارید که چرا بهای ۱۰۰ سکه طلا را از شما دریافت کرده ولی فقط ۲ سکه تحویل داده است.
سوم اینکه روزنامه های اصلاح طلب آذر و دی ماه ۹۵ با تیترهایی همچون «فرود تاریخی بوئینگ در ایران»،«پرواز بوئینگ از روی دیوار برجام»،«به افتخار برجام، تحریمهای ۳۷ ساله شکسته شد»،«بن ژور مسیو»! «فرانسویها از زمین و آسمان به ایران برگشتند»،« ایرباس نو فقط یکی از دستاوردهای برجام است» با ذوقزدگی کودکانهای از لغو تحریم فروش هواپیما به ایران خبر داده بودند.حال بهتر است بجای ماهیگیری سیاسی و پاک کردن صورت مسئله، کمی هم به سهل اندیشی خود بیندیشند.
چهارم اینکه اکنون قریب به ۵ سال از آغاز به کار «عباس آخوندی» در وزارت راه و شهرسازی دولت روحانی سپری شده است.علاوه بر این اکنون حدود ۳۱ ماه از امضای برجام و همچنین حدود ۲۵ ماه از اجرای برجام سپری شده است. لازم است که آقای آخوندی درخصوص کارنامه خود در حوزه حمل نقل و همچنین میزان اجرای تعهدات ۱+۵ درخصوص لغو تحریم فروش هواپیما و قطعات آن به افکار عمومی پاسخگو باشد.
پنجم اینکه افکار عمومی پایکوبی اصلاح طلبان روی آوارهای زلزله کرمانشاه و جفای این جماعت به ساکنین مسکن مهر و هلهله اصلاح طلبان روی آتش پلاسکو را فراموش نکرده است.
** برجام موشکی؛ همنوایی با دشمن برای خالی کردن دست ایران
روزنامه شرق در سرمقاله امروز باز هم موضوع مذاکرات موشکی را پیش کشید و نوشت:
«مقامات مسئول ایران بارها به درستی گفتهاند هدف برجام انحصارا حلوفصل برنامه هستهای ایران بود. این گزاره به آن معناست که موضوعات موشکی و تحولات منطقه را نمیتوان به برجام پیوند زد و از آنها در جهت تضعیف یا توقف برجام سوءاستفاده کرد. از سوی دیگر شاهد آن هستیم که همین موضوعات دستاویز آمریکا برای ورود به برجام، تهدید به خروج از آن و فشار به اروپا شده است. سخن اینجاست در حالی که ایران در مهمترین چالش دیپلماتیک دو دهه اخیر خود توانست از طریق مذاکره آمریکا را در فعالیتهای هستهای به عقبنشینی وادار کند و موفقیت بزرگ دیپلماتیک به ارمغان آورد، چرا باید از ورود به مذاکره با کشورهای اروپایی درباره موضوعاتی که اتفاقا از دست پر و منطق نیرومند برخوردار است، پرهیز کند؟».
گفتنی است روزنامه شرق-۲۴ بهمن ۹۶- در مطلبی مشابه نوشته بود:«اروپاییها از مجموعه سخنان و عملکرد ترامپ دریافتهاند که باید در زمینههای غیرهستهای بهنوعی شکلاتی به ترامپ بدهند تا از یکسو زمان بخرند و از سوی دیگر ترامپ آن را برای خود کسب وجههای محسوب کند و به شرایط حاضر رضایت دهد... بدون هرگونه مجاملهای باید گفت اگر ایران دنبال راهحلی است که اروپا را به خود نزدیک کند، باید...درجه احساس ناامنی اروپا از توسعه موشکی ایران را به مقدار زیادی کاهش دهد. سپس ایران با اروپا گفتوگویی شروع کند که در آن علت منطقی توسعه موشکی ایران مطرح شود».
تقلای اصلاح طلبان برای هموارسازی مسیر «برجام موشکی» در حالی است که دشمن در چهارچوب عملیات روانی، تکتک منابع قدرت ملی-از جمله توان موشکی- را اسباب مزاحمت و دردسر برای ما جا میزند. متاسفانه رسانههای اصلاح طلب با بازی در زمین دشمن، بهرهمندی از مؤلفههای قدرت را ماجراجویی و هزینه تراشیدن برای کشور نامیده و یا دستکم مدعی هستند که میتوان بر سر این منابع معامله «برد-برد برجام»! را تکرار کرد.
روحانی در مرداد ماه ۱۳۸۴، در روزهای پایانی مأموریت خود در سمت دبیری شورای عالی امنیت ملی طی نامهای تاریخی خطاب به محمد البرادعی دبیرکل سابق سازمان انرژی اتمی گزارشی از روند فراز و فرود پرونده هستهای ایران ارائه کرد که خلاصه آن نشان میدهد روند دو سال مذاکرات هستهای در دولت اصلاحات با تروئیکای اروپایی(انگلیس،فرانسه و آلمان) به طور کامل به «شکست» رسید.
در بخش دیگری از این نامه آمده است:«متأسفانه،در مقابل اگر نگوییم هیچ، ایران مابهازای بسیار اندکی دریافت کرد و بارها اقدامات اعتمادساز خود را افزایش داد و تنها در عوض آن، با قولهای انجام نشده و درخواستهای بیشتر روبهرو شد».
در دهه ۸۰ و در دوران فعالیت دولت اصلاحات، کشورهای اروپایی(انگلیس،فرانسه و آلمان) در نقش پلیس خوب و آمریکا در نقش پلیس بد ظاهر شدند تا درخصوص توانایی هسته ای ایران مذاکره کنند. این روند به توافق سعدآباد و بیانیه مشهور سعدآباد انجامید. در توافق سعدآباد، ایران موفق به اخذ هیچ امتیازی از طرف مقابل نشد و در عین حال در زمینههای مختلفی از حقوق خود عقبنشینی کرد و امتیازات زیادی را به طرف مقابل داد.
این عقبنشینی ایران البته مورد استقبال آمریکا قرار گرفت. «آدام ارلی» معاون وقت سخنگوی وزارت خارجه آمریکا گفت:«وادار کردن ایران به انجام چنین کاری نتیجه یک تلاش چند جانبه بود که ما خواهان آن بودیم و به طور کامل در آن شرکت داشتیم».ارلی همچنین با خوشحالی اعلام کرد:«وزیران امور خارجه سه کشور اروپایی در مذاکرات خود در تهران هیچ امتیازی به ایران ندادند».
اکنون تجربه توافق سعدآباد با اروپا و مهمتر از آن تجربه مهم و پرهزینه برجام پیش روی همگان است. اولین تجربه شکست خورده را میتوان با تسامح به حساباشتباه و بیتجربگی گذاشت. اما وقتی ریل حرکت به سمت تکرار یک تجربه اشتباه است، دیگر نمیتوان آن را فقط یک خطا دانست و تلقی خیانت نداشت.
** اعتماد: یک چهارم جوانان بیکار هستند
روزنامه اعتماد در مطلبی با عنوان «مرکز آمار:یک چهارم جوانان بیکار هستند» نوشت:
«بررسیهای مرکز آمار ایران حاکی از آن است که در پاییز سال جاری، ٩/١١ درصد از جمعیت فعال کشور بیکار بودهاند. این شاخص نسبت به فصل تابستان از رشد ٢/٠ درصدی خبر میدهد...نرخ بیکاری برای بازه سنی ١٥ تا ٢٩ سال ٢٥ درصد اعلام شد».
روزنامه قانون چندی پیش در مطلبی نوشته بود:«دولت در آمار بیکاری یا اشتغال، افرادی راکه حتی یک ساعت در هفته کار داشته باشندنیز شاغل محسوب میکند. این در حالی است که افرادی باید شاغل محسوب شوند که شغل دائم دارند و از امنیت شغلی برخوردار هستند، نه اینکه افرادی با شغل موقت را از آمار بیکاری کشور خارج کنیم...در شرایط رکود اقتصادی در کشور، چگونه رشد اقتصادی رخ داده است؟ رشد اقتصادی از اشتغالزایی کلید میخورد اما اشتغالی در سال جاری ایجاد نشده است؛ نه تنها شغلی ایجاد نشده که شغلها از دست رفته است و در صنایع کشاورزی و تبدیلی ۴۰ درصد زیر ظرفیت خود فعالیت میکنند. در لایحه بودجه سال ۹۷، اقداماتی برای اشتغالزایی در نظر گرفته شده که تنها روی کاغذ و شعاری است».».
در روزهای گذشته «علی قنبری» کارشناس اقتصادی حامی دولت گفته بود: «دولت با توجه به مشکلات اقتصادی که دارد بودجه عمرانی کشور را کاهش داده است. کاهش رقم بودجه عمرانی سال ۱۳۹۷ نسبت به سال جاری در نهایت اشتغال را متأثر خواهد کرد و به نظر من موجب کاهش اشتغال از این طریق خواهد شد».
گفتنی است روحانی-۷ اردیبهشت ۹۶- در پایان ضبط برنامه انتخاباتی خود در استودیوی سیما در پاسخ به سؤال خبرنگاری درباره جزئیات و اولویتهای برنامه صد روزهاش پس از انتخاب شدن، گفت: «نخستین برنامهای که در صد روز انجام خواهد شد و نهایی خواهیم کرد، برنامهای تحت عنوان کارورزی است که مخفف آن کاج است».